آوای معارفی

آوای معارفی

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را

راهی به خدا دارد خلوتگه تنهایی

قیام 19 دیماه سال 56

كی ببینم چهره زیبای دوست

دل جای تو شد وگرنه پر خون كنمش

ای كرمت هم نفس بی كسان

با شمع گمان به صبح ایمان نرسد

ای دل به روی دهر در چاره باز كن

هر جا كه روم روی دلاآرای تو بینم

ای یوسف خوشنام ما خوش می روی در بام ما

الهی بی پناهان را پناهی

الهی تویی آگه از حال من

خدایا جهان پادشاهی تو را است

یا رب یا رب سرابم آبم كن

ای نام خوش تو بر زبانها

ای كه با سلسله زلف دراز آمده ای

بر خدا سوگند اگر در شام تار

دل ز دستم رفت و جان هم

...
43
44
45
...

دسترسی سریع